✣✣✣اگه بی جنبه ای نیا تو✣✣✣
هیس هیچی نگو!!!!!!!

                     

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:12 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست… هر کس میرود دیگر باز نمیگردد

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:12 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

.... ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻣﺎ در ﺳﻪ ﺟﻤﻠﻪ اﺳﺖ

ﺗﺠﺮﺑﻪ از دﯾﺮوز . اﺳﺘﻔﺎدﻩ از اﻣﺮوز . اﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﻓﺮدا

...وﻟﻲ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺳﻪ ﺟﻤﻠﻪ ي دﯾﮕﺮ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎن را ﺗﺒﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﯿﻢ

ﺣﺴﺮت دﯾﺮوز . اﺗﻼف اﻣﺮوز . ﺗﺮس از ﻓﺮدا

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:11 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

من که با نغمه ی پر سوز تو عادت دارم
باز از چشم سیاه تو شفاعت دارم
گرچه لبخند تو دیریست زیادم رفته
من به سرفصل نگاه تو ارادت دارم

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:10 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

باید از بهترین دوست ترسید!

جز او هیچ كس روح تو را آنقدر عریان ندیده است

كه جاي دقیق زخم ها را بداند

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:10 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

گاهي بي بهانه دلم برايت مي گيرد

نميدانم دلها بهانه
گيرند

يا بهانه ها دلگير

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:9 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

رفتی؟

به سلامت!

من خدا نیستم که بگویم صد بار اگر توبه شکستی بازآی.

آنکه رفت به حرمت آنچه با خود میبرد حق بازگشت ندارد

رفتنت مردانه نبود لااقل مرد باش و برنگرد

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:8 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

من از زندگی کسی حذف شدم

که برای داشتنش و برای بودنش

خیلی ها را از زندگی ام حذف کردم

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:8 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||


نیازی به مشروب نیست...

یک لیوان چای هم دیوانه میکند وقتی ساقی تو باشی

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:7 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

بغض هايم را به آسمان سپرده ام !

                    خدا به خير كند باران امشب را ...
نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:6 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

مانند شيشه 'شكستنم' آسان بود...ولي ديگر به من'دست نزن'،اين بار'زخمي ات' خواهم كرد

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:5 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

هِـــے تــــــو......!!

 

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

 

اَز مَـטּ בور بآش خيلے وَقتـ اَست اَز سنگـ هَم سَخت تـر شـבه اَم

تنهآ کآريے کهـ ميتوآنم اَنجآم دهم صربهة زבטּ اَستـ....

בل شکستَـטּ اَستـ .....اَشکـ בر آوردטּ اَستـ

اَز مـטּ בور بآش

لَعنتے نميبينے בيگر هيچ شَبآهتے بهـ انسآטּ نـבآرم

نميبينے اَز اَشکهآيتـ خنـבه اَم ميگيرَב

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

خيلے وَقتـ اَست בيگر هيچ قَلبے نـבآرم

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:5 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

               

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:4 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

یه مرد باچشم هایش عاشق میشود , یه زن باگوشهایـــش

برای همینه که زنها آرایش میکنن. ومردهادروغ میگن

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:4 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

 

انگ فاحشگی میزنی و هنوز شعور نداری بفهمی

این فاحشه فقط برای تو عریان کرد

.... تن و قلبش را

نوشته شده در جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ساعت 19:1 به قلم ✪بــــهـــراد✪ ||

صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 43 صفحه بعد